متولد اصفهان است. لقب پدر صنعت گچ» ایران را به او داده اند. پدرش زاده ای ساده در محلات فقیرنشین اصفهان بود. برادربزرگترش از دوران کودکی در بازار اصفهان کار می کرد. روحیات خانواده مذهبی است و همچنان این روال طی نزدیک به 6 دهه باقی مانده است. علاالدین میرمحمدصادقی، اکنون یکی از موفق ترین کارآفرینان ایران به شمار می رود. او دوران کودکی سختی را گذراند. مکتب خانه می رفت. مدتی بعد هنگامی که از 13 سالگی مجبور به کار در بازار اصفهان شد تحصیل شبانه را پیش گرفت. هزینه خانواده از طریق فعالیت دو برادر در بازار اصفهان تامین می شد. پدر هم هرازچندگاهی به دلیل فعالیت های ی علیه حکومت رضاخان راهی زندان می شد. مدتی بعد پدرچهره در نقاب خاک کشید. بهاالدین برادر بزرگتر تصمیم گرفت، ستازه بختش را در تهران بجوید. او راهی پایتخت شد و حجره ای کوچک برای فروش قماش اجاره کرد. چند ماه بعد نامه ای برای علاالدین نوشت و از برادر هم دعوت کرد راهی تهران شود. اوج گیری خانواده از همین نقطه آغاز شد. علاالدین و بهاالدین در تهران و سرای اصفهانی های بازار به سرعت شناخته شدند. ویژگی برجسته آنها تدین بود. علاالدین برای خرید پنه به شهرستان های مختلف سفر می کرد و بهاالدین در بازار تهران مقدمات فروش آنها را مهیا می کرد. ده سال از کار سخت گذشت تا سرمایه ای جمع شد. خانواده بهاالدین و علاالدین در تمام این سال ها در کنار هم در یک خانه در جنوب تهران زندگی می کردند. انها در بازار تهران مشتری های بسیاری پیدا کرده بودند. حجره شان محل رفت و آمدها شده بود. ستاره بخت شان ولی زمانی طلوع کرد که اولین پیشنهاد سرمایه گذاری در صنعت به آنها ارائه شد. علاالدین در جریان سفرهای بسیار به شهرهای مختلف متوجه نیاز کشور به سیمان و گچ شده بود. او انباری در بازار تهران اجاره کرد و از دورافتاده ترین نقاط کشور سیمان به تهران می آورد. مدتی بعد به فکر تاسیس کارخانه گچ افتاد. هر دو برادر به سمنان رفتند و یک معدن به نام خود ثبت کردند. کارخانه گچ سمنان- مازندران به سرعت تاسیس شد. مدتی بعد سرمایه های خانواده افزودن ترشده بود. مهندس سالور پدر مهندسی سیمان ایران به انها پیشنهاد سرمایه گذاری در سیمان فارس- خوزستان و سیمان صوفیان را ارائه داد. هر دو کارخانه به در آستانه ورشکستگی بودند. برادران میرمحمدصادقی ولی تصمیم به خرید آنها گرفتند. تمام تلاش خود را برای رونق دوباره کارخانه ها به کار بستند. هر دو کارخانه به سوددهی رسیدند. همزمان خبررسید بازار ایران اشباع شده است و علاالدین برای توسعه بازار راهی کشورهای حاشیه خلیج فارس شد. او کویت را برای صادرات انتخاب کرد. صادرات سیمان و گچ به کویت هم سود بسیاری برای انها به ارمغان آورد. اما همچنان حلقه صنعتی خانواده تکمیل نبود. آنها برای انتقال سیمان به کویت با مشکل حمل و نقل دریایی مواجه بودند. بنابراین خط کشتیرانی نوح به نام آنها به ثبت رسید. نزدیک  به 5 دهه از فعالیت های خانواده آنها می گذرد. هر دو برادر از محل درآمدهای اقتصادیشان 100 مدرسه تاسیس کردند. نزدیک به 13 هزار کارمند و کارگر را به استخدام درآوردند و بیش از ده صندوق قرض الحسنه نیز راه اندازی کردند. کارخانه های آنان همچنان به فعالیت ادامه می دهند. علاالدین هنوز خاطرات روزهای سخت کار در کودکی و نوجوانی را در ذهن دارد. او روایت می کند هرچه به دست آورده حاصل تلاش های شبانه روزی و توکل به خدا بوده است. 

اقدامات برای خودشناسی

زندگی نامه پدر گچ ایران

بازار ,های ,علاالدین ,تهران ,سیمان ,خانواده ,در بازار ,مدتی بعد ,هر دو ,می کرد ,دو برادر ,پیشنهاد سرمایه گذاری

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

pargoir موتوربان کلاه موزیک دل نویسان فانوس آژانس طراحی سایت ویستا وب دفتر خاطرات جبهه فرهنگی راویان فتح حرف های من... سایت رسمی الماس فایل